بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۴
سفته بازی و کشیدن زیر سهم و زدن در سر سهم یکی از اجزای جدانشدنی این بازار شده است؛

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت دقیقا کجاست؟ 

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت دقیقا کجاست؟ 
آیا تفاوتی میان نظارت بر بازار‌های بورس، فرابورس و پایه وجود دارد؟ جواب این سوال به وضوح خیر است، ولی در عمل شاهدیم که انواع و اقسام رفتار‌های عجیب و سفته بازی‌ها در این بازار رخ می‌دهد. مگر غیر از این است که این نماد‌ها به عنوان جریمه به دلیل عدم شفافیت به این بازار فرستاده شده اند.
کد خبر : ۲۸۶۳۲۳

به گزارش بورس نیوز با نگاهی به نمودار برخی نماد‌های بازار پایه شاخ که هیچ، عاج هم در می‌آورید. گویا سفته بازی و کشیدن زیر سهم و زدن در سر سهم یکی از اجزای جدانشدنی این بازار شده است. نمادی که الزامات حضور در بورس مانند افشائات، ارائه گزارش‌های مالی، سودسازی را رعایت نمی‌کند به عنوان جریمه به بازار پایه فرستاده می‌شود، ولی گویا این جریمه برای برخی‌ها پاداش هم محسوب می‌شود. نکته مهم دیگر این است که آیا فرستاده شدن نماد به بازار پایه به معنی عدم نظارت بر روند معاملاتی سهم نیز هست؟ 

در زیر میزان ریزش و رشد برخی نماد‌های فرابورسی با رفتار عجیب را مشاهده می‌کنیم: 

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت فرابورس دقیقا کجاست؟ 

این بازدهی‌ها تنها برای یک سال است، در ادامه به نمودار برخی از این شرکت‌ها مراجعه کرده و مشاهده می‌کنیم که بازدهی‌ها بعضا بسیار بیشتر یا کمتر از مقادیر فوق است. 

به عنوان مثال اگر به نماد "رفاه" مراجعه کنیم مشاهده می‌کنیم که سهم با صف فروش‌های متوالی و بعضا ۷۰ روز پشت هم صف فروش دچار ریزش ۸۲.۵ درصدی شده است. سوال اینجاست دستورالعمل رفع گره چه زمانی انجام می‌شود؟ آیا این ریزش طبیعی و نرمال است و به هیچ نظارتی نیاز ندارد؟ در تصویر زیر نمودار رفاه را مشاهده می‌کنید. 

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت فرابورس دقیقا کجاست؟ 

یا اگر به سراغ نماد بهیر برویم مشاهده می‌کنیم که در ۱ سال اخیر ۵۱ درصد و از سقف خود ۷۵ درصد به شکل مداوم ریزش کرده است که در چارت زیر آن را مشاهده می‌کنید. 

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت فرابورس دقیقا کجاست؟ 

برای مثال آخر در ریزش‌ها به سراغ حشکوه می‌رویم که در ۱ ساله بازدهی نفی ۵۸ درصدی و از سقف ریزش ۷۶ درصدی را ثبت کرده است. اما سوال مهم‌تر اینجاست که قبل از این ریزش سنگین و مداوم چه کسانی سهم را ۴۵۵ درصد بالا بردند؟ چگونه این کار انجام شد؟ آیا شرایط بنیادی سهم از ایده آل ناگهان به مفتضحانه تبدیل شد؟ یا پای سفته بازان و از ما بهتران در میان بود؟ نهاد ناظر آیا اقدامات مکفی را انجام داده است؟ نمودار زیر رشد ۴۵۵ درصدی و پس از آن بازگشت به همان نقطه اولیه را در حشکوه نمایش می‌دهد. 

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت فرابورس دقیقا کجاست؟ 

اگر به سراغ بازدهی‌های مثبت بالا هم برویم همین شرایط برقرار است. شاید ریزش‌های سنگین نصیب ما عادی‌ها شود، ولی رشد‌های سنگین و زیر سهم کشیدن‌ها حتی در میانه موشک باران و افت همگانی بازار، نصیب خواص می‌شود. 

در مصداقی دیگر به سراغ ثزاگرس با بازدهی ۱ ساله ۹۴ درصد برویم، به بازدهی ۴۷۰ درصدی از کف پس از ریزش ۷۵ درصدی می‌رسیم. همان طور که مشاهده می‌کنید در تمام دوران منفی بازار این سهم صف خرید بوده و خدا می‌داند بعد از این رشد غیر منطقی چه بلایی سر خریداران آن خواهد آمد. چارت ثزاگرس را در ادامه مشاهده می‌کنید. 

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت فرابورس دقیقا کجاست؟ 

اما شاید شاهکار بازار پایه نماد کابگن باشد، در سال‌های اخیر این نماد همواره مثبت بوده و تقریبا ۵ سال است که صف خرید است. از کف رشد ۳۹۰۰ درصدی داشته، در حرکت آخر خود هم رشد ۲۰۰ درصدی، در تمام روز‌های چند مدت اخیر هم صف خرید بوده، سوال اینجاست که اگر سهم ارزنده است، بیش از ۱۰۰ نماد ارزنده دیگر در بازار وجود دارد که با صف فروش در حال سقوط هستند، این دوگانگی در بازار چگونه قابل توجیه است؟ چگونه است که یک عده میتوانند یک نماد با P/E=۱۰ را این گونه رشد دهند، ولی نماد با P/E حدود ۲ و ۳ درگیر صف فروش است؟ یا دستی در کار است که بر سر بازار بکوبد یا دستی در کار است که مشغول سواستفاده از بازار پایه می‌باشد. نمودار کابگن:

بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای خواص نان دارد! / نظارت فرابورس دقیقا کجاست؟ 

اما حرف آخر: 

آیا تفاوتی میان نظارت بر بازار‌های بورس، فرابورس و پایه وجود دارد؟ جواب این سوال به وضوح خیر است، ولی در عمل شاهدیم که انواع و اقسام رفتار‌های عجیب و سفته بازی‌ها در این بازار رخ می‌دهد. مگر غیر از این است که این نماد‌ها به عنوان جریمه به دلیل عدم شفافیت به این بازار فرستاده شده اند، پس چرا در معاملات آن‌ها هم این میزان تفاوت وجود دارد؟ بار‌ها دیده ایم بسیاری از افراد عادی حاضر در بازار با حسرت به برخی از این نماد‌ها نگاه می‌کنند و به دلیل اوضاع نابسامان بازار به خیال کسب سود به سراغ بازار پایه رفته و درگیر ضرر‌های سنگین می‌شوند. 

ذینفعان این مدل رفتار‌ها چه کسانی هستند؟ آیا شناسایی سفته بازان با وجود سامانه‌های آنلاین و سیستم‌های سازمان کار سخت و غیر ممکنی است؟ گویا باید به همان تیتر مقاله بسنده کنیم: بازار پایه شاید برای ما عادی‌ها آب نداشته باشد، ولی برای برخی خواص نان دارد.

 

اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
اخبار مرتبط
عزا به کوچه
چهارشنبه‌های داغ: صف فروش در کارگزاری‌ها: "هر چه بود، بوی کباب نبود!"

عزا به کوچه "کارگزاری‌های بورس" هم رسید

جناب آقایان طیب نیا و همتی این گوی و این میدان؛ از بانک مرکزی شروع کنید
امروز زمان عمل فرا رسیده و گفتار درمانی دیگر پاسخگو نخواهد بود؛

جناب آقایان طیب نیا و همتی این گوی و این میدان؛ از بانک مرکزی شروع کنید

چهارشنبه‌های داغ: با خصوصی سازی‌های مضحک، بزرگترین شرکت‌های داخلی را به ویرانی کشاندیم

"آذرآب" و بحرانی که تمامی ندارد 

ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۹
عمده ترین مشکل بازار حقوقیا و مدیران دولتی هستند.الان مدتهاست که مردم عادی در بازار معامله چندانی ندارند ولی هر روز صفهای فروش دهها و صدها مبلبونی توسط همین مدیران دولتی تشکیل میشود چرا چون مردم راضی به ضرر بیشتر خودشان نیستند ولی مدیران دولتی که چیزی از جیبشان کم نمیشود حتی چند درصد سهام شرکتهایشان را مفت هم بدهند چون خودشان ضرر نمیکنن لذا اهمیتی هم براشون نداره حتی کل شرکت نابود هم بشود باز برایشان اهمیت ندارد زیرا انها حقوق و پاداششان را میگیرند.بنابراین یکی از راههای نجات بورس ممنوع کردن فروش توسط حقوقیها در شرایط امروزی هست.البته بغیر از این این مدیران دولتی بنظر سادیسم هم دارند مثلا در سهام کروی الان 2 ماه است بعلت مفت شدن قیمت سهم صف خرید دهها میلیونی دارد ولی همین مدیران مریض که در زمان صف فروش بودن دهها میلیونی میفروختند الان حتی هزار سهم هم نمیفروشند خلاصه که دشمن بورس و سهامدار خرد همین مدیران مفتخور دولتی هستند.